طنین نیکو

  عزیزم من وطنین از تو انرژی می گیریم دیروز تاریخ است، فردا راز است، امروز یک هدیه است.... و امروز با توبودن را قدر می دانیم ،و میلادت را جشن میگیریم عزیزم تولدت مبارک ...   ...

قبل از کوتاهی مو بعد از کو تاهی مو ...

امسال تصمیم گرفتیم بریم ابیانه و کاشان صبح روز سیزدهم ساعت 3 صبح حرکت کردیم به سمت ابیانه ،صبحانه ونهار در ابیانه بودیم و عصر به سمت کاشان رفتیم فرداصبح رفتیم باغ فین خلاصه خیلی خوش گذشت البته در این سفر عمو بهمن ،شیما جون ،رژین همراه ما بودنند ...

    عید سال 1393 تصمیم گرفتیم به شمال برویم ...

اینجا من و دوستم کورش در کنار هم با صلح و صفا نشستیم امروز ٢٢ بهمن ١٣٩٢ من ومامانو بابا رفتیم خونه دوستم کورش خیلی خوش گذشت من الان سیزده ماه و٢٢ روزم من هم که دیدم کورش خیلی بامزه راه میره اخوب نگاش کردم و یک تصمیم بزرگ گرفتم تصمیم گرفتم هر جوری شده من هم روی پا خودم وایسم خلاصه این بزرگترین انگیزه تا امروز در زندگیم بود کوو روش جان خیلی ممنونم ...

...

دختر قشنگم بالاخره موفق شد در ماه چهارهم شروع به راه رفتن بکنه وروجک من تو این عکس در حلا دالی کردنه این کارو تازه یاد گرفته طنین جان دختر گلم من وبابا برای چکابت در تاریخ ١٣٩٢/١١/٣٠ رفتیم پیش دکترت ، خدارو شکر همه چیز خوب بود وزن طنین در پایان ماه چهاردهم ١١ کیلو ١٥٠ گرم قد طنین ٧٨ سانت متر   ...

سلام به همه دوستان ...

در تاریخ ١٣٩٢/١٠/١٢ برای گرفتن عکس به آتلیه رفتیم طنین همه دنیای مامان اونروز خیلی خستت کردم ولی تو خیلی  همکاری کردی آخه چند مدل عکس میخواستیم عکس برای روی کیک عکس برای هدیه به مهمانان جشن تولدت عکس برای آلبوم .... خلاصه خیلی خیلی اذیتت کردم ولی خیلی خوشگل شدی مامان فدات بشه  ...